"بـه نـام تو که تنها امید روزهای تاریک زندگیمی"

تو این چند روز همچین اتفاق خاصی نیافتاد برام

1.چهارشنبه(98/9/27) عصرش رفتم حموم و شبم ساعت 10.30 بازی الکلاسیکو بود با داداشام نشستیم بازیو نگاه کردیم..انصافا بازی رئال بهتر بود و گلی که گرت بیل زد و آفساید اعلام کردند...بازی قشنگی بود و لذت بردیم وآخرشم بدون گل تموم شد..شب خوبی بود...تخمه و پفک و چیس خریده بودیم و زدیم به بدن  عکسشم میزام آخر پست 

تنها چیزه بدی که داشت قبل بازی خواهرم زنگید به بابام که با شوهرش بحثشون شده :( از قدیمم گفتن زن و شووَر دعوا کنن ابلهان باور کنند الان خوبن باهم و آرومن

****************

2.پنج شنبه(98/9/28) صبح بیدار شدم یه کوچولو کار داشتم انجامشون دادم و بعد نهار رفتم باشگاه وزنم شده بود 64.50 و تغییرات انچنانی نکرده بودم..دیگه حوصله ی باشگارو ندارم و موقتا باشگاه رو تعطیل میکنم بعدش رفتم آرایشگاه و صفایی به صورتم دادم وتمام

****************

3.جمعه(98/9/29) صبح ساعت 8.30 بیدار شدیم و خودمونو آماده کردیم و حدود ساعت 11 رفتیم عروسی..و مراسم بزرگی برگزار کردند همه اونجا بودن فقط خواهرای من نیومده بودن..بدک نبود غذاشونم خیلی خوشمزه بود بدیش این بود نذاشتن کسی عکس بگیره منم فقط از مسیر برگشت یه عکس از طبیعت گرفتم و هوام بشدتتت سرد بود..بعد عروسی شام رفتیم خونه عمو کریمم بعد شام رفتیم خونه عمو حاجیم و بعدش اومدیم خونه خسته و کوفته..آرین برادرزادم حسابی خسته شده بود خونه ی ما خوابش برد

متاسفانه منم کیفه پولم که حاوی30 تومن پول بود خونه ی عمو حاجیم جا گذاشتم قراره دخترعموم یه شب با همسرش بیاد خونمون و برام بیاردش...فقط کاش زود می اومدن دلم پیش کبف پولمه

****************

4.شنبه(98/9/30) صبح ساعت 10 بیدار شدم آرینم شیفت ظهر بود باهاش ریاضی کار کردم و باباش اومد دنبالش و رفت مدرسه..بعد نهارم منم با دوستم دلشاد رفتیم بیرون و غیبت کردیم و قیمت چندتا پالتو رو گرفتیم و تو پارک قدم زدیم و برگشتم خونه..مامی هم دلمه درس کرده بود خوردیم و بعدش آجیل و انار و چایی و تخمه میل نمودیم و بانوی عمارت و نگاه کردیم. فقط خودمون بودیم خواهرام خونه مادر شوهرشون بودن و داداشمم خونه مادرزنش بود..بهتر که نبودن

****************

5.امروزم ساعت 10 بیدار شدم کارامو انجام دادم..الانم میخام برم نمازمو بخونم..کار خاصی دیگه ندارم بعد نهار میخام یکم برنامه نویسی و زبان کار کنم  یه میلیون دیگه پول دستم اومد پولم برای ارتودنسیم شد 3 تومن

+دوتا آهنگ کوردی شااااد دانلود کردم دارم میگوشم

++زندگی بر وفق مراده..همه چی آرومه..حال روحی و جسمیمم خوبه

+++تو نماز خوندنم باز تنبل شدم یعنی خااااککک

++++جهت بزرگ نمایی رو عکسا کلیک بنمایید!

 

+ یکشنبه یکم دی ۱۳۹۸ 14:26 خانومِ سین :) |