"بـه نـام تو که تنها امید روزهای تاریک زندگیمی"
|
قرار بود این جمعه عروسی پسرعموم باشه ولی بخاطر فوت داییه بابام که داییه بابای اونم میشد عروسی عقب افتاد..همه چیم آماده کردن بودنا فقط مونده بود کارت عروسیا!!
حالا احتمالا بزارن جمعه ی آینده! وقتی شنیدم عروسیشون نزدکیه آقا اینقد نارحت شدم و غر میزدم تو دلم که باید برم لباس بخرم همه لباسام تکراریه که دیدم واو! نه بابا یه لباس کوردی دارم که برای مهمونیای اقوام بابایی هنوز نپوشیدم
خدارو شکر حل شد :) !!
میخام این چند ماهو واقعا ولخرجی که نه کلا چیزی نخرم مگر واقعا ضروری باشه،آخه میخام دندونامو ارتودنسی کنم..تا بهمن به خودم فرصت دادم که پولامو جمع کنم حدود 5 میلیون.امیدوارم بتونم
میخام اولین هدیه تولدم به خودم ارتودنسی دندونام باشه (فعلا تا تولدم سه ماه مونده!!!!! )
پارسال این موقعا مشغول امتحان رانندگیم بودم و مشتریم زیاد داشتم ولی امسال کمترن نسبت به پارسال ولی بازم خدارو شکر
فعلا 700 تومن پس انداز کردم یعنی 4300 دیگه مونده
+دیروز رفتم باشگاه 63.30 کیلو بودم
++ چندتا کتاب کنار گذاشتم که هی میگم میخوندم هی فرصت نمیشد حالا به همت دوستم بهار جان با چالشی که گذاشته کم کم دارم میخونمشون
+++الانم یکم استراحت میکنم و یه چندتا اهنگ میگوشم و به ادامه کارام میرسم