"بـه نـام تو که تنها امید روزهای تاریک زندگیمی"

تصمیم گرفتن تا خواهرم اینجاست برای نهار بریم یه رستوران خارج از شهر که غذاهای محلی داره..

دیشب از درد پریود ساعت ۵ صبح بیدار شدم تا ۶ و نیم خوابم نبرد ژلوفن خوردم بهتر شدم.

الانم که داریم میریم بیرون درد دارم باز قرص خوردم ولی چون ناشتام  ناپروکسن خوردم  البته قبلش دوتا خرما خوردم..

نمیدونم تا کی باید این درد لعنتی رو تحمل کنم اه

کاش زود برگردیم خونه.

خدایااااا درد دارممممممم....

***************************

#بعدا_نوشت (ساعت17:47 همان روز)!

تازه برگشتیم خونه،من درد شدیدی داشتم وسط راه بابام رفت شیاف گرفت از داروخانه،استفاده کردم،دردم فرقی نکرد...

سعی کردم خیلی به روی خودم نیارم،رسیدیم اونجا اصلا نتونستم چیزی بخورم،فکر کنم مامانم اینام لذتی نبردن،درد خودم به کنار عذاب وجدانم بهش اضافه شد....

الان ی کم بهترم..

+ چهارشنبه بیست و پنجم خرداد ۱۴۰۱ 14:41 خانومِ سین :)