"بـه نـام تو که تنها امید روزهای تاریک زندگیمی"

هِـــلـــــو!

 

 

خوب بگم براتون که:

من  بخاطر کارم تو یه گروه برنامه نویسی عضوم با تلگرام کاریم! چند وقت پیش، دی ماه  یه آقایی اومد پی وی عضو همون گروه بود و گفت: "من معلمم و سال اول تدریسمه  شانسی پی وی شما رو دیدم  از رو پروفایلتون فهمیدم کوردید و....از کامپیوترم هیچی نمیدونم میشه شما راهنماییم کنید چطوری یه پی دی افو به ورد تبدیل کنم" منم براش توضیح دادم ولی مگه میفهمید  گفت: " بخدا متوجه نمیشم  من مینویسم  بعد میشه عکسشو رو بدم برام تایپ کنید؟"..کلی اصرار کرد منم گفتم اوکی...سوالات دینی و قران بود براش تایپ کردم و تشکر کرد و رفت البته زودم نرفتا یکمی از خودشم گفت اونم کورد بود ولی تهران زندگی میکرد و 32 سالش بود اسمشم الان یادم نیخلاصه گدشت تا دیروز،دوباره پیام داد "س سمیه خوبی!این عکسا رو که فرستادم مثل سری قبل برام تایپ کن سوالات نوبت دومه"!!!!!!!!!! با همین وقاحت!! انگار من نوکرشم،بیشعور جنبه ی خوبی رو نداشت..منم ج ندادم شب دوباره پبام داد "چی شد انجام شد" اخ که دلم میخاست خفش میکردم..پیام دادم"آقا..جناب..به نوکرت که دستور نمیدی اول آخر حرفات یه لطفا بی زحمتی اضاف کن بعدشم من وقت ندارم" سین نکرد تا امروز صبح که مجدد پیام داد"خوب حالا اشکال نداره اینبارو منت بذار برام انجام بده اگه تو انجام ندی مجبورم ببرم بیرون!" جوابشو ندادم  مجدد پیام بده بلاکش میکنم!!

بعضیا واقعا جنبه ی اینو ندارن آدم یه بار خوبی کنه درحقشون سریع انتظارشون میره بالا و پرو میشن با تمام وجودم بدم میاد از این مدل آدما!

 

+امشب یه انرژیه خوب از یه بانوی بزرگ فوتبالِ ایران از طریق اینستاگرام دریافت نمودم 

++سرم شلوغه  خیلی از کارام عقبم خیلیاااابرنامم بهم ریخت 

+ پنجشنبه بیست و ششم اردیبهشت ۱۳۹۸ 2:9 خانومِ سین :) |