"بـه نـام تو که تنها امید روزهای تاریک زندگیمی"

مامان امروز رفت دوز سوم واکسنشو تزریق کرد...امیدوارم مریض نشه😔

منم ی غلطی کردم ک توش موندم،یه‌ خانمی بهم گفت امتحانات پایان ترممو انجام بدهاینقد اصرار کرد گفت نمیتونم بخونم معلمم و اینا گفتم باشه،امروز صبح ساعت ۷ بیدار شدم،۷:۳۰ اندیشه داشت انجام دادم نمیدونم خوب میشه یا نه،دانشگاه ازاده...

دیروز برای نهار خونه داداش دومی دعوت بودیم پاگشادی برادرزنش بود..نهارشم افتضاح بووود،حیف اون همه غذا اوووف از این شانس ما :)

+یه جوریمه،مضطرب و ناراحت 

+ شنبه هجدهم دی ۱۴۰۰ 12:12 خانومِ سین :)