مشغول کار روی پروژمم ترم آخرم و هنوز نمراتو ثبت نکردن ..تو این هوا هم اصلا حوصله ی هیچ کاریو ندارم هوا بشدت گرمه فقط حال میده بری جلو کولر و بستنی بخوری والا بخودا :)
حس میکنم زندگیم خیلی یکنواخته باید از این یکنواختی بیرون بیام اما نمیدونم چطوری
اینجا مینویسم برای خودم تا فراموش نکنم..به دور از آشوب و هیاهوچ خوب چ بد..×× نوشته هام بعد چند روز رمز دار میشن...××تقاضای رمز نکنید...🥲××
روزمرگی! خاطره! دلتنگی! حسِ بد! حسِ خوب!