"بـه نـام تو که تنها امید روزهای تاریک زندگیمی"
|
احساس میکنم ی ذره بهتر شدم هرچند هنوز اشتهام مثل قبله و فقط زورکی غذا میخورم خب بیخیال :)
روز پنجشنبه ساعت یک ظهر یهویی مثانم درد گرفت و بعدش معدم و قلبم یعنی تا حد مرگ درد داشتم..تنگ نفس داشتم و بعد گرمم بود..اینقد درد داشتم ک ناچار رفتیم درمانگاه نزدیک خونمون،دکتر معاینم کرد گفت تپش قلب داری و برای مثانمم ازمایش و سونو نوشت،ی سرم زدم و اومدیم خونه و خوابیدم
امروز صبح با خواهرم رفتیم ازمایش دادم و بعدش یکم پیاده رویی کردیم و برگشتیم خونه
امروز بازیه فیناله سکوت میکنم و حرفی نمیزنم😁