"بـه نـام تو که تنها امید روزهای تاریک زندگیمی"

از حس خوب دیروزم بگم براتوننن...

دیروز صبح ساعت ده و نیم با خواهرم رفتیم بازار

برای خودم مانتو..ترازو... و دو تا رومانتویی که دوستم لیلا برام درست کرده بود خریدم!

برای خواهرم مانتو و کیف خریدم..

برای مامانم مانتو و پارچه لباس کوردی خریدم

بهترین حس دنیارو داشتم

برگشتم خونه به هیوا هم 500ت دادم ( هیوا روز عید قربان باهم حرف زد و شدیم مثل سابق)

اما از وحید بگم حقیقتا منم بهش حس دارم اینو تو این مدت فهمیدم و اونم دوست دارم زیادم دوسم داره

ولی میترسم خیلی میترسم .....

چ کنم شما بگید :(

عکس مانتو رو مانتوییام 

مانتوم صورتیه هااااا :) تو عکس خوب نیافتاده ولی تن خورش خوبه هااا

 

+خودمو وزن کردم 66 کیلوم قدمم 169

        

 

 

+ دوشنبه سیزدهم مرداد ۱۳۹۹ 13:48 خانومِ سین :) |