|
"بـه نـام تو که تنها امید روزهای تاریک زندگیمی"
|
از وقتی داداشم رفته سر خونه زندگیش..خونمون سوت کور شده
از خانواده ی 8 نفرمون الان موندیم 4 نفر :)
داداشم یه میز کامپیوتر پارسال خریده بود دست دوم بود..الان که رفته خونه ی خودش یه تازشو خریده
منم میزشو آوردم تو اتاق خودم و بابامم یه صندلی برام خرید..:)
مامان مشغول تمیز کردن زیر زمینه..منم یکم بهش کمک کردم ولی چون پریودم کمرم همراهیم نکرد بیشتر کمک کنم..
دلم یه اتاق کار شیک میخواد با یه 206 آلبالویی![]()
خدایا چمه که دست از تلاش برداشتم :(
+ته گلوم میسوزه!!